آخرین روزهای کمپاین انتخاباتی در جاغوری

بسمه تعالی

جاغوری زیبا دوستت می دارم

سلام دوستان خوبم

دو روز است که هوا جاغوری نسبتا سرد شده کم کم سراغ لباسهای زمستانی را باید گرفت .ولی بر عکس بازار تبلیغات کاندید ها داغ داغتر گرم گرمتر می شود . با وجود که انتخابات هم نزدیک شده اما تا حالا از تقلیل کاندیداتوان جاغوری کدام خبر نیست انتظار میرفت که شاید در این راستا کدام جلسه ها و نشست های صورت بگیرد تا تقلیل صورت بگیرد. اما متاسفانه تا حالا این کار نشده است .

در این روز ها  بجای جلسات تقلیل کاندیدها  ، هر کدام از نامزدان سعی و تلاش می کنند و پول های زیاد را مصرف می کنند در موتر ها بلند گو ها را نصب کرده موزیک مانده قریه به قریه می گردند تا بتواند یک رای هم که شده بنفع خود بکشاند.  فکر نه می کنم با راه اندازی ساز و موزیک مردم ما را بتوان به این سو آنسو کشاند یا با عث جذب آراء آن شد . تمام آرای مردم جاغوری را که تقسیم 18 یا 19 نفر کنیم معلوم می شود که هیچ کسی شانس برنده شدن را ندارد. در این آشفته بازار علاوه بر ۱۹ نفراز خودی جاغوریها ،  تعداد 6 نامزد دیگر نیز ازولسوالی های دیگر در ولسوالی جاغوری خود را رسانده وشروع به کمپان می کنند و بلند گو ها و موزیک های رنگا رنگ شان مانند جاغوری ها و ستاد اتخاباتی آنان در مرکز جاغوری و بقیه بازار های جاغوری گوش فلک را کرکرده و بااین امید که شاید از جمع 60 یا 70 هزار آرای مردم جاغوری این ها هم نیز بی نصیب نمانند .

از جمله ای این آقایان که بسیار باعث تعجب مردم شده  آقای عبدالقیوم سجادی است  مردم به یاد  دارند که سجادی با  آراء همین مردم به صندلی پارلمان تکیه داد. مردم از آن زمان تا امروز سجادی را ندیده است . من نمیدانم سجادی درباره این مردم چه فکرکرده است !!! اگرمردم به نماینده رای بدهند که فقط برای رای گرفتن سراغش را بگیرد  باید فاتحه آن ملت را خواند . !!! دیگردوستان که خود را به جاغوری رساندند عبارت است :  محمد عارف رحمانی ، داکتر شاه جهان ، هما سلطانی مالستانی و تعداد دیگر در بازار های جاغوری دفتر انتخاباتی یا ستاد انتخاباتی باز کردند و اکثرا خود  جاغوری ها است که بنفع این اشخاص کمپاین می کنند نمیدانم به این ها  که این کار می کنند چه باید گفت و چه کسانی این کار را می کند و چرا می کنند من هم نه میدانم.

من میخواهیم  بگویم اینکه کاندید ها ازیک  منطقه به منطقه دیگر برود کاندید کند اتفاقا کاری خوب است  و باید به فال نیک گرفت . ولی عرض من این است نماینده که  با این همه بی احترامی به رای دهندگان شان باز جرات پیدا می کند می آیند کمپاین می کند از این بد تر از منطقه نیز افراد پیدا می شود از این ها تبلیغ و حمایت می کند این باعث شگفتی ما شده است . 

  روز های عید سعید فطر بجای دیدن دوستان یک تعداد از کاندیدان فرصت طلب جاغوری جلسه های را برگزار کرده بودند از جمله:  در جلسه یکی از نامزدان شرکت نموده بودم ایشان در سخنرانی خود می گفت :  ما در زمان گروه گرای سنگر نگاه دار بودم و مدت 14 سال من بعنوان خادم منطقه از مرز و بوم جاغوری دفاع کردم و ایشان اضافه گرد گفت : ما در این راستا دوستان خود را از دست دادیم جوانان خود را از دست دادیم آنهای که در میان ما نیست من پیام رسان آنها برای شما هستم و حالا می گویم گذشته ما را نگاه کنید و در آینده  برای ما رای بدهید و رای خود را برای کسی ندهید که درگذشته هیچ کار نکرده باشد و رای خود را برای کسی ندهید که شانس و فیصدی  برنده شدن شان کم است و ایشان می گفت :  من در زمان لوی جرگه افغانستان نماینده ولایت غزنی و میدان وردک بودم و در همین زمان تلاش کردم  که مذهب جعفری را به رسمیت شناخته شود و حالا همه شاهد هستید که مذهب جعفری هم رسمی شده است و تلاش ها بوده که تا این جا رسیده است. صحبت ها چنان داغ بود که اگر وقت یاری می کرد همه کارهای کرده وناکرده کل دولت را نام می برد و نقش پیدا ونا پیدا خود را در آن بیان می کرد. شدت آفتاب هم خیلی زیاد بود وایشان هم چیزی برای گفتن نداشت حرف را چندین بار بالای سنگر ، گروه گرای میچرخواند .

در روز دوم عید سعید فطر در جاغوری بازی ها نشان زنی (گیرگ زنی ) و فینال جام ولیبال خداداد فقهی نامزد وکیل جاغوری در پارلمان سال  در ناوه انگوری و جام به که از سوی خداداد عرفانی ولسوال سابق جاغوری مانده شده بود  در مرکز نیز  برگزار گردید

جام ولیبال ناوه انگوری با قهرمانی تیم شهید ابوذر پاتو و نایب قهرمانی تیم امید داله یا مسکه به پایان رسید و تیم ستارگان داود نیز مقام سوم را به خود اختصاص داد.

بازی ها گیرگ زنی در منطقه غجور برگزار شد که تا حالا ادامه دارد و نتیجه برد و باخت تا حالا معلوم نیست .

و اما جام عرفانی یکی از نامزدان پارلمانی در مرکز جاغوری دایر گردید در این جام تعداد 16 تیم برتر از سراسر جاغوری شرکت ورزیده بودند که یک تعداد شان در بدل مقدار ناچیز دالر در این تورنمینت یا جام شرکت کردند و یک تعداد بی خبر دیگر هم بخاطر علاقه مندی به فوتبال در این جام شرکت نموده اند کسانی که مقدار پول از طرف آقای عرفانی دریافت کردند سعی می کنند به نفع آقای عرفانی کمپانی کنند و  ورزش کاران و ورزش دوستان جاغوری را  به طر
ف
عرفانی بکشانند اما تا حالا تعداد از تیم ها متوجه این حرف نشده است.  بعد از سخنرانی ها تکراری آقای عرفانی و خواندن و تعداد دیگر که خود را با عرفانی چسپانده سخنرای های داشتند . در اول مختصرا خدمت تان عرض کردم هیچ یکی از سخنرانان چیزی برای گفتن نداشتند بجای اینکه مختصرا از فوتبال اشاره می شد هریک به نوبه خود آقای عرفانی را تعریف می گردند تا مقداری پول که به جیب زده توجیه کرده باشند. که مثلا در زمان گروه گرای ایشان سنگر دار شما بوده است و تعداد هم اشعار های را می خواندند که ارتباط به این جلسه نداشت .

بلااخره گرمای هوا هم زیاد بود بازی فوتبال بسیار بی مزه حال گیر  بین تیم های سبز چوب و ممدگ آغاز شد . 80 دقیقه این بازی با نتیجه 2-0 به نفع تیم ممدگ که گلچین شده بود به پایان رسید. همه بازی کنان و هوا داران تیم های حاضر برای صرف غذا و نهار طرف بازار سنگماشه در حرکت شدند. همه مهمان آقای عرفانی بودند در هوتل ترجمان یک تعداد ورزش کاران و بقیه مستری بچه های خورد که در بازار بودند از فرصت استفاده کرده به هوتل ترجمان جمع شدند و مقدار برنج خشک با سالندی آب پیاز و بسیار بی مزه را برای این ها تقسیم کردند چون نان مفت بود یک تعداد هم …

بعد از صرف غذا باید تیم های شاهین مرکز و تیم های پیروزی مرکز به دیدار هم می رفتند. همه رفتیم میدان ورزشی بازکنان هر دو تیم داخل میدان بود اما از داور خبری نبود . جناب آقای جنگزی فعلا آمر و المپیک جاغوری است هیچ نوع آمادگی برای برگزاری  بازی نداشتند و فکر می کنم ایشان نیز از جمله دالری ها باشد . بلاخره بازی  برگزار شد . آقای عبدالله سلطانی سر پرست تیم ممدک که خود بهترین داور و در دنیای فوتبال خود را چیز فهم می داند سوت زد که من دارور شما هستم اما بچه های تیم پیروزی قبول نکردند گفتند وقت که قرعه کشی شد داور ما خان محمد بود حالا چرا سلطانی ؟!!! در این جا چیز فهم های فوتبال سر صدا می کردند حالا که داور شما حاضر نشده ما چه کار کنیم چون هر دو تیم بسیار تیم توانا است کسی جرائت نمی کرد داوری کند.  همه  آقای عبدالله سلطانی را داور انتخاب کردند.  بچه های پیروزی بخاطر که بازی خراب نشود بین خود مختصر نشست داشتند تا بازی ها خراب نشود بلاخره داوری سلطانی را قبول کرد اینجا بود که آقای سلطانی نفسش برگشت چون چند نفر تیم پیروزی مرکز با تیم آقای سلطانی بازی می گردند حالا که خود شان تیم تشکل داده و یا بچه های تیم پیروزی از خارج برگشته آقای سلطانی می گوید که چرا تیم ما را رها کردند و جای خیلی خوب برای سلطانی بود تا تیم پیروزی را به شکست مواجه کند بازی آغاز شد.  در دقیقه 30 بازی تیم شاهین مرکز به یک گل رسید و نیمه اول با همین نتیجه به پایان رسید بعد از آف تایم و  در آغاز نیمه دوم به دقیقه 60 بازی ، تیم پیروزی گل مساوی را زدند و بازی داغ شده می رفت با آن که بچه های تیم پیروزی هم آهنگ نبودند باز هم بازی خوب از خود به اجرا گذاشتند. آقای سلطانی از ترکیب تیم پیروزی ترسیده بود اگر این تیم بالا بیاید دیگه  کار تیم خودش ساخته است از این رو در دقیقه 65 بازی پنالتی را به نفع تیم شاهین اعلان کرد و سوت زد در دنیا فوتبال سوت داور سوت است پنالتی نیر به گل تبدل شد. خشم بچه های تیم پیروزی زیاد شده بود تلاش می کردند تا به گل مساوی برسند در دقیقه 70 بازی یکی از هوا داران تیم شاهین با صدای بلند گفت تیم پیروزی 12 نفر است (لالک سلطانی شش بلکه گل کرد). سوت زد یکی از بچه های تیم پیروزی با لباس ورزشی  لب میدان استاد بود سلطانی شروع کرد به حساب کردند تیم پیروزی دید با کسی که کنار میدان استاد است 12 نفر است. کسی گفت تازه از میدان بیرون شده و کسی گفت نه تا حال کنار میدان استاد بود تا تعویض شود.  اما سلطانی از فرصت استفاده کرد گفت جای پایش سر خط است و اشاره به طرف درواز تیم پیروزی سوت زد و اعلان پنالتی  کرد. چون هم شمال شروع شده بود و هم 20 دقیقه وقت قانونی بازی مانده بود در این جا کابتان تیم پیروزی گفت : ما این پنالتی را قبول ندارم بازی به جنجال کشانده شد و بقیه کسانی که از سوی آقای عرفانی مقدار ناچیز دالر گرفته بود داخل میدان شد و گفت من هم دیدم که یکی از بچه های تیم پیروزی برای گرفتن یک دانه سنگ پای خود را سر خط میدان ماند و همه دست یک بودند که باید تیم پیروزی که بسیار پر قدرت است از صحنه بیرون شود و پنالتی به دروازه خالی تیم پیروزی زده شد و به گفته دالری ها سوت پایان بازی هم به صدا در آمد و بازی به پایان رسید .

همه بچه های تیم پیروزی از میدان بیرون شدند در بیرون از میدان بعد از 10 دقیقه  جناب آقای عبدالله سلطانی به کابتان تیم پیروزی نجیب الله کارت سرخ داد و گفت من داور بودم و اینقدر قدرت دارم که به شما کارت سرخ بدهم .

تا حالا متوجه نشدم کارت سرخ دادن در خارج از بازی چه مفهوم میتواند داشته باشند  آیا من از دنیا فوتبال چیزی نه میدانم و یا آقای عبدالله سلطانی و دار دسته دالری ها که خود را چیز فهم فوتبال میداند چیزی ازاین ورزش مهم نمی داند  بهر صورت درد دل بود که باشما دوستان کردم .

تا حالا جاغوری ها به دو چیز مباهات می کردند یکی ورزش ودیگری معارف جاغوری بود که متاسفانه فرصت طلبان  به این دو چیز هم رحم نکردند سیاست بی پدر ومادر را با این دو آلوده کردند .

با خودم می گویم خوش به حال دوستان که در بین ما و در داخل جاغوری نیست نیستد تا شاهد این همه بد بختی باشند فرصت طلبان اهسته آهسته جاغوری ر
ا پیش چشمان ما هم دارند بد می کند .

قرار است که روز شنبه هفته آینده انتخابات پارلمانی در سراسر افغانستان صورت بگیرد و امید که دوستان و مردم عزیز ما جاغوری ها قدم نیکو برداشته افراد اصلح را توسط آرای خود به خانه ملت روان کنند .

تا گزارش بعدی التماس دعا خدانگهدار تان .

+;نوشته شده در ;چهارشنبه بیست و چهارم شهریور 1389ساعت;15:54 توسط;مدیریت مرکز – مومن زاده; |;


11 دیدگاه برای “آخرین روزهای کمپاین انتخاباتی در جاغوری
  1. چهارشنبه 24 شهریور1389 ساعت: 12:3
    مومن زاده جان سلام علیکم

    درون سينه تنگم دل صد پاره مي گريد
    ميان خانه يي كودكم گهواره مي گريد
    زمين بيچاره ميدانم فلك بيچاره تر از او
    دو بيچاره به احوال من بيچاره مي گريد
    زبزم شاهان خنده مستانه ميايد…
    به چشم من ولي هرديدن برج و باره مي گريد‬

    عزیزم غم مخور تا دنیا است این حرفا می باشد دست شما درد نکند گذارش عالی بود .
    شاید برای شما این گذارش ها اهمیت نداشته باشد اما برای میان بسیار پر ارزش است . منتظر گزارش های بعدی هستیم فکرت باشد با این حرف ها یک وقت ما را تنها نگزاری . خدا یارت

  2. چهارشنبه 24 شهریور1389 ساعت: 14:54
    سلام خوامت مومن زاده قند.
    من از عرفانی و مرزبانی عرفانی و کشته دادن عرفانی و کشته گرفتن عرفانی نفرت و عوام فیریبی عرفانی نفرت آن اشکهای که سرا زیر هست موافق هستم دارم…. من از سجادی و عوام فیریبی سجادی و مظلوم نمائی سجادی نفرت دارم.

    عرفانی از مزربانی خود گفته کدام کرزبانی؟؟ کی تجاوز میکرد سرما که او مرزبان بوده؟ اگر نهضت واثق، اگر حرکت فیاض، اگر احزاب کوچک تر دیگر ما را میخورد و می بلعید میگزاشت که می بلعید، اما این قدر کشته نمی داد و نمی گرفت
    این همه یتم وبیوه زجه وناله فقر فریاد به بار و به ارمغان نمی یاورد.

    کدام مرزبانی؟؟ پشی را سری بابه دوشمن ساخت خدایداد را سر لومان وبسعید را سر سبز چوب در بازار غجور دو تا کندک بوده یکی از جوانان و دیگری از پیران
    جوانان همچنان به عفت و تجاوز و با خوراب چرکین اسانها را می کشته و یتم وبیو میکرده……. و پیران نه محافظه کار بوده.

    در یک کلام! از هیچ چیز ابا نه ورزیده از جهل پیران و مغز جوانان
    از فزیاد مادران پیر و از احساس دختر نو خوان……حتی امروز یتم ها را در کاری دانشگاه در بازی غجور نمی گرفت کوچک هستی کار نمی توانی، آقای احسانی لومانی یکی از قوماندان ایشان بوده است و خود همان احسانی در کار نمی گرفت….

    اما! سجادی رائ مردم را گرفت رفت در زمان عملکرد با تاجیک رفت رائ از من کار برای تاجیک ها من آنچیکه مردم هزاره را آسیب شناسی کردم آسیب از سوی سیدان بنام دین بنام مزهب بنام مرید وارید شده این مزهب ئ دین چیست که هر کس می آید از احساسات ما کار می گیره؟؟ و بر گرده ما سوار میشه.

  3. پنجشنبه 25 شهریور1389 ساعت: 1:19
    متأ سفانه ما جاغوریها بعد از ده سال کمک جهانی هنوز نتوانسته ایم حتی به کو چکترین خواسته ی خود برسیم و در محرومیت و انزوای مطلق قرارداریم اما بازهم تجربه نگرفته ایم و از اختلافات شدید و شرم آور درونی رنج می بریم کاندیدان ما هم بیشتر بی سواد و داروغه هستند تا تحصیلکرده و با درایت.

  4. پنجشنبه 25 شهریور1389 ساعت: 6:50
    سلام آقای مومن زاده!تقدیر وتشکر فراوان برای تهیه گزارش تان و متاسفم از اینکه جاغوری نتوانست در تقلیل کاندیدان به توافق برسد.در شرایط فعلی تکرار شکست دو باره جاغوری درپارلمان بسیار زیاد است.امید وارم دردیگر جاهای هزاره جات چنین نباشد.

  5. پنجشنبه 25 شهریور1389 ساعت: 10:34
    سلام مومن زاده عزیز .
    این روز ها به ندرت در سایت جاغوری 1 سر میزنم البته با امید واری زیاد !
    این دفعه این خبر تراژدی واقعا مائیوسم نمود !جاغوری که از نظر فرهنگی زبان زد عام وخاص بود وهست چنین شد . معلوم هست که مردم ما تا هنوز از حلقه تنگ قول , منطقه و خانوار بیرون نرفته و همانند عنکبوت تار شان را بدور خودشان میتند .
    افسوس افسوس .خلیلی

  6. پنجشنبه 25 شهریور1389 ساعت: 17:37
    سلام سلام سلام سلام
    مومن زاده عزیز و مدیر محترم و باقی دوستان سلام !
    تشکر از سایت جالب شوم از نیوشتای خوبی مومن زاده که جالبتر کیده
    انه مقاله زدندوک و فوتبال شرمندوک …….
    او عزیزم مومن زاده خیره تو اوسیله کو مو مردم تا که ده سر خو نخری ده خود خو نه میگری ما ده گیرد تو تووو بخوروم قد ازی نوشته یک لظه اموتر ……….شدوم که اد پورسان نکو .
    سربلندی کل شوم ارزوی مه استه
    بامان خدا

  7. پنجشنبه 25 شهریور1389 ساعت: 17:38
    salam nasrullah jan movafaqeyat barayatan arzo minomayam va ham eid gozashta ra baraytan tabrik migoyam ja darad ki tashkkor konam azshoma baradar aziz babate zahamat zyad ki mikashid az khodavand barayat arzoy salamati minomayam
    sam_lomani2000: movaffaq va kamyab bashid khoda nigahdar midanam ki msrof hasrtid dost nadaram mazahim besham….
    sam_lomani2000: awara e christmas island

  8. چهارشنبه 31 شهریور1389 ساعت: 13:38
    مومن زاده عزیز تشکر از گزارشت!

    راستی اگر پرسیده شود که تا چه اندازه گزارشات یا نوشته های از جانب شما بیطرفانه است ؟ راستی می شود فعالیت کاندیدان را محدود کرد و آنرا مشخص به منطقه ی خاص و زادگاه کاندید دانست؟ می شود مردم را از کمپاین کردن برای کاندید مورد علاقه اش مانع شد حالا فرقی نمی کند کاندید از هر جایی باشد؟ آیا می شود با رای دادن به یک کاندید آنرا مقید ساخت که در مجلس با دیگران کنار نرود؟ چیزیکه یکی از دوستان در مورد سجادی گفته است. و ده ها ؟؟؟؟

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*