کاروان صلح گرچه از دیروقت به حرکت افتاده بود، اما لنگ و لنگان راه میرفت. اکنون به نظر میرسد که سیر این کاروان شتاب گرفته است. موافق و مخالف، طالب و مجاهد و دولت و اپوزیسیون همه میخواهند در این قطار جایی داشته باشند. اگر کوپۀ درجه یک میسر نشد هم خیر است، ولی همه کوشش میکنند جایی در این قطار داشته باشند و از کاروان جا نمانند.
برنامۀ صلحسازی که اکنون به راه افتاده است، پدیدۀ چند بعدی و پیچیده است. هنوز هیچ چیز روشن نیست. نه ابعاد بین المللی آن برای ما روشن است و نه تأثیرات و پیامدهای داخلی آن. نظام سیاسی که از دل این روند بیرون میشود نیز با ابهام و تردید بسیار مواجه است. هیچ جناح و دستۀ به درستی نمیداند که چه مقدار از حرفها و مواضع خود را به کرسی خواهد نشاند؛ چگونه و تا چه میزان خواهد توانست از منافع خود صیانت کند. سختگیریها و افراطیگری همان اندازه از سر ترس است که خوشبینیها و استقبال کردنها. همه به یک چیز ناشناخته امید بسته اند و همه از آن هراس دارند و همه با ترس و امید به دنبال کاروان صلح به راه افتاده اند. در چنین جو آکنده از شوق و هیجان و بیم و هراس، چه میتوان کرد؟ به نظر من بهترین راه این است که ویژگیهای روند موجود را، تا جایی که میتوانیم ببینیم، برجسته کنیم. آشنایی با خصوصیات روند کنونی گرچه ما را به طور کلی بر روند مسلط نمی کند، اما به طور نسبی از وضعیت انفعالی کنونی خارج میکند. در آن صورت شاید بتوانیم حدس بزنیم که چه چیزی در راه است؟ آنچه به سوی ما می آید ترس ناک است یا نویدبخش؟ نگران باشیم یا امیدوار؟ در یادداشت های بعدی به پارۀ از این خصوصیات اشاره خواهیم کرد. تا بعد.
علی امری