ویژگی دیگری روند صلح کنونی، بی موضع بودن حریانهای سیاسی است. پس از اعلان طرح صلح امریکا و نامه وزیر خارجه آن کشور به رئیسجمهور غنی، واکنشهای مختلف مطرح شد و طرحهای مختلفی به میان آمد؛ اشرفغنی از انتخابات زودهنگام سخن گفت، برخی آمادگی استقبال از دولت موقت را گرفتند، برخی از دولت صلح سخن گفتند، برخی بر دفاع از جمهوریت تاکید کردند و برخی آمادگی جنگ را گرفتند. این همه آسیمگی و آشفتهحالی از آن بود که همه در پی حفظ وضع موجود بودند و هیچ یک طرحی برای آینده نداشتند. درست است که شورای مصالحه از ۱۵ طرح دریافتی سخن گفته، اما این ابنوه اوراق خود نشان نبود طرح است. کار توحید این طرحها که گویی در شورای مصالحه در جریان است، نیز چیزی جز پر کردن وقت و خلق مضمون برای بروکراسی عریض و طویل این شورا نیست. افغانستان بیطرح و پراکنده به اجلاس صلح میرود. نه دولت ظرفیت آن را دارد که سپهری برای گروههای سیاسی باشد و نه گروههای سیاسی اعتمادلازم را به دولت دارد. گروههای سیاسی بیرون از ائتلاف غنی نیز تجربه شان از ساختار سیاسی کنونی به جمعبندی نهایی نرسیده است. نتیجه اینکه برغم وحدت نظر نسبی در مورد ساختار حقوقی دولت، اختلاف نظرها در مورد طراحی ساختار حقیقی دولت نیز سبب ضعف و جدایی و پراکندگی در اردوی مخالفان طالبان خواهد بود. طالبان نیز، حز شعار حکومت اسلامی، فاقد موضع منطقی و طرح منسجم هستند، اما سرسخت و انعطافناپذیر هستند و با احتیاط و پختگی حرکت میکنند. قهرا با این توصیف همه در موضع انفعالی قرار دارند، اما این ویژگی فرصتهایی نیز به همراه دارد که بایستی در فرصتهای آتی به آن نیز اشاره کنیم. تا بعد.
علی امری