خانه سه لک دالری در جاغوری
در نوشته قبلی اشاره کردم که جامعه ای رشد متوازن نداشته باشد نتیجه مطلوب نخواهند داشت.
درست است که شاید چنین خانه ای دیگری در جاغوری وجود نداشته باشد . ولی ازان طرف باید بپذریم که رشد وترقی در جاغوری متوازن نیست.
برای مثال ان رشد را که در علم و سواد در جاغوری وجود دارد در بعد اقتصاد نداریم.
چرا در مسایل اقتصادی نداریم ؟!
برای اینکه فکر اقتصادی نداریم. دیوانه کننده است اگر بگویم فعالان اقتصادی ومردم جاغوری هیچ سوادی اکادمیک از بازار مالی ندارد.
به همین دلیل است وقتی کدام مبلغی را که با رنج تمام عیار به دست می آوریم به سادگی صرف مسایل اودرزادگی وچشم هم چشمی مینمایم.
از خانه سه لک دالری در جاغوری گرفته تا خانه انچنانی گلستان تاوان ها وطبق شنیدنی ها رقابت خانه های مجلل در استرالیا والبته کم و بیش در مشهد، میتواند گواه براین مدعا باشد.
این خانه چند سال پیش به سه لگ دالر درست شده حالا یقینا هزینه اش دو یا سه برابر شده است.
کدام فکر اقتصادی به ادم اجازه میدهند وان هم در یک دهات چنین هزینه را بکند.
تازه این خانه برای شخصی متصور است که دارای چندین تا شرکت وبا بیش از ۲۰۰ تا کارگر داشته باشد.
علاوه بر خانه میلیاردی در شهر ، ان وقت می گویم خوب یک خانه ۳۰۰ هزار دالری در جاغوری هم داشته باشد بد نیست.
بد بختانه از جاغوری ادم پول جمعگر کم داریم ویگان دانه هم که پیدا میشود اینطوری از آب در می آید.
روز گاری که در کویته وضعیت امنیتی بهتر بود یکعده از هزاره های جاغوری رشد نسبتا خوبی کردند اتحادیه تاجران را همین دوستان پایه گزاری کردند.
با آمدن نا امنی ها همه پراکنده شدند قسمتی از تاجر های ما در مشهد ساکن شدند .
این روز ها ما در مشهد هستیم. وضعیت تاجرهای هزاره ها درکل و جاغوری ها بالخصوص در مشهد بد نیست ولی در مقابل تاجرهای هراتی تعریف ندارد. بهتر بگویم اصلا نمیشود مقایسه کرد.
اینکه چرا تاجرهای هزاره رشد نکردند علاوه بر مشکلات بر سری راه شان که وجود دارد دلیل عمده سنتی بودن تاجرهای هزاره است.
سواد از بازارهای مالی را ندارد. فقط تجربه شخصی آنها به انها کمک کرده تا از وضعیت موجود نهایت استفاده را ببرد.
متاسفانه در میان نسل جدید نیز ادم باسواد ویا تحلیلگر بازارهای مالی نداریم .
شاید شرکت ثبت شده از جاغوری ها از عدد ۲۰ در مشهد تجاوز نکند ولی این شرکت ها اصلا با متد روز اداره نمیشود.
با کلمات مشاور اقتصادی بیگانه است.
درعین حال گل سرسبد مردم هزاره در جاغوری به عنوان چشم درامد همین تاجر های مشهد است.
بازار دوم مردم هزاره استرالیا است. از آن جا اطلاع دقیق از تاجر های هزاره ندارم بی تردید میتوان حدس زد که تجارت دران جا بسیاز سخت تر از کویته ومشهد باشد.
چون در آن جا تاجر که بتواند با تجارت سنتی بجای برسد بسیار هنر باید کرده باشد.
فقط یک نکته قابل یاد اوری است. وان اینکه با سرمایه کم دلاری میتوان کارخانه های کوچک تولیدی را راه اندازی کرد. که در دراز مدت سود کلانی را متوجه سرمایه گذار خواهند کرد.
البته زمینه ای چنین کار برای کسی اگر فراهم است از این نکته غفلت نکند.
ما در این زمینه اگر کاری ازدستمان بر بیاید در قسمت اطلاع رسانی همکاری خواهیم کرد.
ماکه نسل سوخته بودیم یک عمر درپی زنده ماندن دویدیم. واز زندگی چیزی سر در نیاوردیم.
امید که نسل نو هزاره برای زندگی تلاش کند نه برای زنده ماندن. به امید چنین روزی .
https://fb.watch/enXVcV15u9/