چند نا لایق به هم پرداخنتند
یک کتاب اطلسی را ساختند
لابلای اطلسش بگذاشتند
هرچه را از کینه در دل داشتند
قوم مارا بر اساس نقل خود
بر اساس منطق بی عقل خود:
“کینه توز و لجگرش نامیده اند
کاذب و بی پا سرش نامیده اند
قومی که در بین خود جنگیده اند
ظلم ها از یکدیگرها دیده اند..
لیک در ورد زبانش پشتون است
حدقه ی چشمش پر از آب و خونست
هر قدر از ظلم افغان بگذرد
آنقدر این خلق از جان بگذرد
تا دوباره انتقام خون خود
پس گیرد از دشمن پشتون خود..”
***
“لایق” و نالایق اوغان پرست
گاه قلم گاه نیزه میگیرند به دست
تا که قوم” ازره” را درکشورش
کشوری کو چوب وسنگ و آجرش
حاکی است از ملک این قوم دلیر
از تمدنهای “شاران” است و” شیر”
نام های قریه و کوه و درخت
در زبان “ازرگی” حک گشته سخت
سر زنید از وردک و گردیز تا
هیرمند و غور و سیستان وفراه
آب و خاک از ما حکایت میکنند
از تعدی ها شکایت می کنند
از تعدی ها و ظلم بی شمار
دشمنان جاهل اوغان تبار
در وجود عبد رحمان های شان
در وجود” کور” وهم بینای شان..
زانکه میخواهند مارا در وطن
باز هم سازند بی گور وکفن
نام نیک قوم مارا بد کنند
راه آزادیی مارا سد کنند
***
..”ملتی ها” شرم باد وننگ تان!!
جنگ گشته کار تان فرهنگ تان
تا به کی داد از مسلمانی زنید؟؟
از وطن زابادی، ویرانی زنید؟؟
ادرس ها را شما گم کرده اید!!
این شما بد بخت مردم کرده اید..
۱۹جون ۲۰۱۲
+;نوشته شده در ;چهارشنبه سی و یکم خرداد 1391ساعت;15:5 توسط;محسن زردادی; |;
پنجشنبه 1 تیر1391 ساعت: 3:6
waghean dasted dard nakona ba in shaeri jalib wa poor maanaye tan. hamisha mowafagh wa sar afraz bashi. Farid qasimy az UK
جمعه 2 تیر1391 ساعت: 5:46
به نام خداوند جان و خرد
سلام و صد سلام به جناب زردادی گرامی!
الحق که با این قطعه شعر دَین خود را ادا کردی. سکوت را باید این گونه شکست و باید چنین در برابر این مردم خواران ایستاد. انشالله که هزاران سال زنده باشی و از اینگونه شعر ها بسرایی.از بس که خوب سروده ای و قتی که میخواندم، خیال میکردم که شاهنامه میخوانم. مطمئنم که اگر بخواهی می توانی شاهنامۀ هموزن شاهنامۀ فردوسی بسرایی.
این حیوان صفتان که از خود چیزی ندارند که با آن به خود ببالند. از این رو برای اینکه از دیگران پس نمانند، دست به توهین و تحقیر دیگران میزنند. اینان فرهنگ مارا به یغما میبرند و مارا دگرگونه معرفی میکنند. باید به آنان بگوییم که ننگ تان باد. شما بروید شتر بچرانید و به احکام قبیله پایبند باشید. اکادمی علوم غژدی قبیله نیست. شتر چران را به علم چه کار؟! گر چه جای تعجب ندارد، چون ما در دورۀ آخرالزمان به سر میبریم و در آخرالزمان همه چیز وارونه وسر چپه است. در نتیجه می بینیم که جغدی به جای خروس نشسته است. باید دعا کنیم که امام زمان ما زود تر ظهور کند تا بساط این شیادان بر چیده شود. اللهم الجعل لولیک الفرج. باید فرهنگ و هویت خودرا احیا کرد و احیای آن ممکن نیست مگر به یاری خدا و تلاش شما بزرگان. انشالله که همیشه سبز و خرم باشی و از این شعر ها هرچه بیشتر بسرایی.