تیم اصلاحات و همگرایی را در واقع میتوان برنده واقعی انتخابات در صحنه ای سیاست پیچیده ای افغانستان دانیست. مدیریت آگاهانه حضور مردم ، نگرش های دقیق و سنجیده ای آنان در برابر تقلب سیستماتیک و افشای تمامی مراحل ان برای مردم افغانستان و جامعه جهانی، نجات کشور از بحران و تجزیه را میتوان یگ پیروزی بزرگ تعبیرکرد که در تاریخ این سرزمین بی سابقه بوده است.
این حرکت سنجیده شده درین مقطع از تاریخ بسیاری از تقلب های تاریخی و باور های غلط این سرزمین را عریان ساخت و اینکه کرزای در دو دوره ی 13 ساله بر اساس یگ تقلب سازماندهی شده زمامدار امور گردیده بود و برای بعد از رفتنش هم برای ادامه خط و باور های شخصی و قبیلوی و ضد دیموکراسی اش با دخالت و معماری فرامسولیتی و شرم آور در تاریخ انتخابات دنیا برنامه ریزی نموده بود.
درست است که تیم اصلاحات نتوانیست کرسی ریاست جمهوری را بدست بیارد ولی یگ اصل ننگین حکومت تقلبی را نپذیرفت، تقلب بی نظیری که تمامی کادر های متخصص بین المللی همراه با کادر های کار آزموده داخلی از تصفیه ارا تقلبی به نفع یگ کاندید عاجز ماندند و اعتراف کردند که جدا کردن ارا پاک از ناپاک ممکن نیست و تیم های رقیب باید راه حل سیاسی دیگری جستجو نمایند. تیم اصلاحات و همگرایی تلاش ورزید تا سیره سیاه حکومت برامده از تقلب در فردا های این کشور بعنوان یگ سنت ماندگار در نیاید، با این دور نگری ثابت کردند که در برابر مردم و نسل های بعدی و کشور متعهدانه و مسنولانه عمل میکنند، که در پی تقویت دیموکراسی نوپا درین کشور صادق و مصصم اند.
جنبش سبز، خیانت و رسوایی کمیسیون مستقل انتخابات را نیز باندازه ای بالا کشید که “دول” رسوایی اش سرافگندگی ابدی برای افراد ان کمیسیون و معماران پشت صحنه اش بوجود آورد، به میزانیکه نه آنان بلکه هیچ فرد دیگری در آینده جرات خیانت به آن حدود به حقوق مسلم مردم ننماید، هرچند نیمتوان گفت که تبعض خیانت در افغانستان ادامه نخواهد داشت.
بگفته ای اشرف غنی، ” معمار دیگر تیم تداوم ” کریم خلیلی و هم حذبی هایش بخصوص بعد از افشای سخنرانی تاریخی اش درباب تقلب و همکاری هایش با تیم تداوم بخش دیگری ازین رسوایی ها و تزویر ها است که برای مردم افغانستان بخصوص مردم هزاره هویدا گشت که، قدرت طلبی، قوم و ملیت نمیشناسد، بلکه در هر مقطع زمانی شعار های ارمان گرایانه بنام مردم فقط یگ ابزاری برای استحمار آنان بکار گرفته شده و چیزی بیش از آن نبوده و نیست.
مراسم هایی که تیم خلیلی بنام قضیه ای افشار برگزار کرد سابقه نداشت و روشن بود که هدف ازین رسم گذشت رفتن ها مردم افشار نبود، بلکه استفاده ابزاری برای فروریختاندن دیوار اعتبار تیم رقیب بطور کلی و رو در رویی علنی با محقق همسنگر سابق و رقیب داخلی مردمی هزاره امروزش برگزار میگردید و این بزرگ نمایی ها بعد از 20 سال حقایق زیادی را پاسخ داد که تحلیل ها، تفسیر و شعار های زیادی که بنام متهمان قضیه افشار مطرح گردید و مردم هزاره و شیعه بهای سنگینی اختلافات داخلی را تاکنون در پی ان شعار ها متحمل شد، کدام هدف از آن تعقیب شده است!؟
با اینهمه، تعبیر “قدرت طلبی” در یگ تفاهم سیاسی تقسیم قدرت در حکومت وحدت ملی برای تیم اصلاحات یگ تفسیر و برداشت واقع بینانه نخواهد بود. بدلیلکه راه صدساله را نمیتوان یگ شبه پی مود، حاکمیت صد ساله شاهی و قبیلوی وجود باور های قدرت مند خرافاتی، تقلب و کشتار موجود امروز، در ادامه همان باور تبیعیضی بوده و پایان دادن به این خط ضد تمدن و ترقی و دیموکراسی، مبارزه طولانی و اگاهانه ای را می طلبد، اگر به سخنان مجددی خطاب به داکتر عبدالله دقت کنید ” شما برای ریاست جمهوری مناسب نیستید این مقام همیشه از پشتون ها بوده است ” این حقیقت را بطور بسیار واضح مشاهده می کنید.
ملیت های غیر پشتون ساکن افغانستان همیشه بعنوان مجموعه اقلیت و محکوم تعریف شده است و این تعریف خواسته های داخلی و حامیان خارجی داشته و حتی بسیاری از بومیان این سرزمین چون هزاره ها رسما بعنوان مهاجر و باز ماندگان لشکریان چنگیز خطاب گردیده است. در حالیکه تاریخ از بومی بودن آنان سخن میگوید و نیز مردم هزاره مقاوم ترین سنگر ضد چنگیز بود که در شهر های باستانی ضحاک و غلغله دست به مقاومت زد و سرانجام شکستی را متحمل شد که به ویرانی کامل شهر های شان انجامید. انکار این حقایق تاریخی ریشه در توطیه بزرگ و طولانی ای دارد که هنوز سرانجام ناپیدایی را می پیماید.
سخنرانی داکتر عبدالله در خیمه لوی جرگه برای تجلیل، “عبور از بحران” و “ایجاد حکومت وحدت ملی” حقیقت گرایی و توان مدیریتی اش را ثابت ساخت، که تیمش با تجریه طولانی مبارزاتی به این حقیقت رسیده اند که افغانستان سرزمین ملیت های ساکن در آن است و هیچ کسی دیگری را نادیده گرفته نمیتواند و رفتن بسوی دیموکراسی با ایجاد بحران بدست نمی آید، بلکه بحران زدایی یکی از راه های موثر و پایه ای برای رسیدن به دیموکراسی است. در حقیقت این بزرگترین پیروزی در تاریخ کشور افغانستان بود که از آن در خیمه لوی جرگه توسط تیم اصلاحات و همگرایی تجلیل شد.
نوشته : جاوید محمدی