“تاخت آغا به صالح!”
****
گویند: درپی فاجعه خونین حمله انتحاری تروریستان به کلوپ ورزشی میوند در غرب کابل، گویا جناب امرالله صالح رئیس پیشین امنیت ملی فراخوان داده که برای مهار این گونه کشتار خونبار و ناکامی طرح های ویرانگر تروریستان، حاضر است در صورت همکاری مردم غرب کابل و دولت، با تشکیل و تربیه یک نیروی امنیتی فعال و بهروز از فرزندان مردم غرب کابل، از تکرار چنین فجایعی در آینده جلوگیری نماید!
گویا آغا صاحب “شاه حسین مرتضوی” گپران ارگ و توجیه گر مرگ، از چنین فراخونی برآشفته و با طعنه، انتحارها و انفجار های دوران ریاست امرالله صالح را به رخ وی کشیده و به کنایه گفته: تو اگر مرد بودی آن زمان… !؟
****
بنده که طعنه و تنکری جناب مرتضوی را خواندم برای آغا نوشتم:
– خوب آغا صاحب دوران صالح به درک!! حال که دوران شما و باداران تان است، لطفا شما یک کار بکنید و جلو این گونه نسل کشی ها را بیگرید!
– شما اگر هزاره نیستید، سید هزاره که هستید یا حداقل هزاره نیشین که استید!! و این مردم به عنوان همسایگان شما به مراتب بیشتر از آغای صالح بر گردن کلفت شما حق دارند، مگه نه؟ پس چرا دست به کار نمیشوید پیر جان؟؟
– میشه گفت: طعنه و تنکری تو به امرالله صالح همانند تف نمودن به ریش و صورت خود ات است! کسی که اکنون در رأس امور است و این گونه هموطنان و همسایگان اش کشتار می شوند، باید به جای تنکری با دیگران خود از شرم آو شود، البته اگر شرم و حیا در وجود اش باشد!؟؟
– پیر جان اگر مردی و مردانگی داری، باداران ات را وادار کن که امروزه و در زمان مسؤلیت تو در درون دولت خائین، امنیت مردم ات را بگیرند تا تو پیرک بی غیرت ما به “قهرمان ملی مردم هزاره” بدل شوی! در این صورت تا تاریخ باشد همگان از تو و نام نیک ات یاد خواهند کرد!!؟ میتوانی پیرک جان؟؟ بعید است!
– دوستی میگفت: ای پیرک هیچکاره، بیچاره، آهای مترسک ارگ و توجیه گر مرگ، اگر در دوران حضور بی ثمر تو در بدنه دولت خائین، برای مهار این فجایع خونبار و کشتار غیر انسانی، از دست ناتوان ات کاری ساخته نیست، این همه تنکری مکن و “خفه شو!؟” بگذار دیگران کاری بکنن!؟
*****
م، خرمی
16 سنبله 97
