««سرزمین بی خورشید!؟»»
««سرزمین بی خورشید!؟»» **** از همان روزگاری که نام تاریخی «خورآسان» یا «برآمدگاه خورشید» از این سرزمین گرفته شد و به جای آن، عنوان جعلی و ساختگی «افغان» «ستان» به این دیار داده شد، «برآمدگاه خورشید» ...
آرشیو موضوعات : اجتماعی
««خوارج زمان ما!؟»»
««خوارج زمان ما!؟»» **** جمعی از خوارج از نخلستانی عبور میکردند و دانه ای خرما از نخلی افتاده بود، یکی از آنها آن دانه خرما را برداشت و بسم الله گویان به دهان گذاشت، رهبر دسته که متوجه شد، با عجله دو...
««کشمیرخوو!»»
««کشمیرخوو!»» ****** گویند: نادرشاه افشار در سال 1151هجری- قمری، وارد «قندهار» شد و از سوی حاکم وقت و مردم این شهر مورد استقبال قرار گرفت. حاکم قندهار برای خوشآمدگویی مسابقه تیراندازی ترتیب داد که در...
««برای رفیق شفیق ام حضرت واثق خان!»»
««برای رفیق شفیق ام حضرت واثق خان!»» ****** نادیده انگاری شخصیت های هزارگی در زمان حیات شان، گویی سنت ناپسندی است که در گذشته ها معمول بوده است! تنها زمانی به این مهم پرداخته و زبان به تمجید و تشویق ...
««انتظار!؟»»
««انتظار!؟»» **** به انتظار نشستن خطای ماست و لیک به انتظار تو باید، ز دل و جان ایستاد **** اگرچه گشته کمان قد و مو گشته سپید به یاد روی تو ای دل، چو مشفقان ایستاد **** به «انتظار» تو حیران، چو عاشق ...
««مسافر شهر آفتاب!»»
««مسافر شهر آفتاب!»» ****** هرساله در دومین دهه از دومین ماه بهار گلریز، با افتتاح «نمایشگاه بین المللی کتاب» در شهر تهران، «بهار دل انگیز کتاب» نیز شکوفان میگردد. بهار خجسته کتاب امسال، با آغ...
««جاسوسان کوچک خلقی!؟»»
««جاسوسان کوچک خلقی!؟»» ****** «بازگویی یک خاطره چهل ساله» سرسخن: کودتای خونین 7 ثور 1357؛ بدون تردید یکی از فراز های تکان دهنده، ویرانگر و کم نظیر در تاریخ معاصر کشور ماست که پیآمدهای دگرگون کننده س...
««رخشانه!»»
««رخشانه!»» ****** غلام«مجیتی» با عجله به خانه های آغیل سرمیزد و به پدران دخترها خبر میداد که «سرمعلم سائیب» با سرکاتب، برای نام نویسی دختران در منبر منتظر شان است که باید فورا خود شانه به منبر برسان...
«جشن عید بزرگ مبعث»
«جشن عید بزرگ مبعث» ***** امروز سه شنبه جشن با شکوهی از سوی «مجمع فرهنگی علما و طلاب جاغوری» در شهر مقدس قم برگزار گردید. این جشن که با تلاوت کلام الله مجید توسط قاری نوجوان محمدی آغاز و با برنامه ها...
«بهار غریب!»
«بهار غریب!» **** مگو سخن ز بهاران که ما بهار نداریم حیات و زندگی جاری و ما قرار نداریم! امید محرم عشق است و راه در دل ما چو شور و شوق نباشد، رهی فرار نداریم بهار مستی ببخشد، چو مست از می ناب کزین به...